فصل 3 Mandalorian بالاخره در راه است و مندلورین های بیشتری را نسبت به قبل در جنگ ستارگان به ارمغان می آورد. آنها یکی از نمادینترین و مرکزیترین مردم این جهان هستند که با کلاههای خاص و جالبشان در سریال های انیمیشن The Clone Wars و Star Wars Rebels. با قرار گرفتن هرکدام از اینها در دوره متفاوتی از گاهشماری حماسه، اکنون جان فاورو و دیو فیلونی شروع به پایان دادن به کل حماسه مندولورین میکنند؛ زیرا مجموعه آنها در سالهای پس از سقوط امپراتوری در بازگشت جدی پیش میرود.
پدرو پاسکال نماد سریال مندلورین
امروزه فرار از جذابیت مندولورین غیرممکن است. حتی افرادی که طرفدار جنگ ستارگان نیستند، حداقل میدانند که با دیدن جانگو و بوبا فت (هر دو با بازی تموئرا موریسون)، یا دین جارین (پدرو پاسکال) چه شکلی هستند. آنها یکی از نمادینترین افراد فرنچایز هستند و اغراق نیست اگر بگوییم یکی از محبوبترین جناحها، رقبای سرسخت Jedi، مشکلی برای جمهوری و بعداً برای امپراتوری هستند. البته بهتر است به شما اخطار دهیم که دیدن یک مندلورین به همان اندازه که شگفت انگیز است، خطرناک نیز خواهد بود. دلایل زیادی وجود دارد که محبوبیت آنها را توجیه می کند، بنابراین بیایید ببینیم واقعاً چه چیزی آنها را خاص می کند. این راه است.
تاریخچه مندلورین ها؛ بخش اول
اولین باری که مندلورینها در نسخه کنونی جنگ ستارگان نام بردند در The Clone Wars بود، اما تاریخچه آنها به گذشته بازمی گردد. 10000 سال پیش، در واقع، خونین و چندوجهی است. آنها اصالتاً اهل سیاره ماندالور هستند، جایی که به عنوان قبیله شروع کردند و سوار بر Mythosaurs مشهور شدند که جمجمه آنها یکی از نمادهای آنها است. این قبایل در نهایت به قبیله های خانوادگی تبدیل شدند و ساختار فئودالی را با اربابان و رعیت اتخاذ کردند. علیرغم اینکه ماندالور یک سیستم به اندازه کافی بزرگ بود که همه را در خود جای دهد، این قبیله ها با یکدیگر در تضاد بودند و به دلیل این درگیری همیشگی، آنها مهارت های رزمی باورنکردنی را توسعه دادند، تا جایی که حتی معمولی ترین ماندالوری ها نیز تمایل داشتند مهارت های بالایی در کار با بلستر داشته باشند.
تاریخچه مندلورین ها؛ بخش دوم
با توجه به اینکه سفرهای فضایی تا آن زمان تا حد زیادی در دسترس بود، برخی از آنها حتی خارج از سیستم خانه را نیز جرأت کردند و اغلب مسیر شکارچیان فضل یا مزدوران را دنبال کردند تا از توانایی های خود به خوبی استفاده کنند. آنها همچنین در ابتدا به چند سیاره نزدیک مانند کرونست و کنکورد داون گسترش یافتند و راه فئودالی و جنگی خود را حتی از ماندالور دورتر کردند. آنها بعد از آن حتی بیشتر به فضا رفتند اما همیشه جامعه ای بسیار بسته بودند. آنها آداب و رسومشان – و درگیری هایشان – را عمدتاً برای خودشان نگه داشتند، اما این امر به زودی تغییر می کرد، زیرا آنها اغلب به تسخیر سیاراتی منجر می شدند که قبلاً خانه افراد و گونه های دیگر بودند.
سرآغاز جنگ مندلورین ها؛ اولین نقطه
یکی دیگر از سلاح های مهم مندلورین ظاهراً در همین زمان به وجود آمد، Darksaber افسانه ای. این توسط اولین ماندالوریانی که به تار ویزلا پیوسته بود ساخته شد. برای احترام به میراث خود، او یک شمشیر نوری ساخت که واقعاً او را از سایر شوالیهها و استادان این نظم متمایز میکرد، دسته آن از بسکار با کیفیت بالا ساخته شده بود. او در نهایت نظم را ترک کرد و به ماندالور بازگشت تا مردم خود را به عنوان ماندالور رهبری کند و خانه ویزلا را تشکیل داد. این مهم است که به یاد داشته باشید که خانه های ماندالوریان اغلب از قبیله های کوچک نیز تشکیل می شوند. برای مثال Sabine Wren یکی از اعضای Clan Wren است که به نوبه خود بخشی از House Vizsla است. بنابراین داشتن نام خانوادگی مناسب نیز تفاوت زیادی ایجاد می کند. ما قبلاً با یک ویزلا آشنا شده بودیم، پاز ویزلا (جان فاورو) یک سرباز پیاده نظام سنگین، که در قسمت «بازگشت ماندالوریان» با دین جارین بر سر تاریکی جنگید.
تار ویزلا؛ از واقعیت تا افسانه
داستان تار ویزلا اکنون به افسانه تبدیل شده است و به عنوان داستان های قهرمانانه برای نوپایان ماندالوریایی گفته می شود. آنچه به طور واقعی شناخته شده است این است که، پس از مرگ او، Darksaber در معبد جدی در Coruscant به عنوان یک یادگار جدی ذخیره شد. در حوالی زمان سقوط جمهوری قدیم، گروهی از ماندالوریایی ها به معبد نفوذ کردند و آن را پس گرفتند. این اسلحه با رهبری مرتبط شد و برای هر کسی که از آن استفاده می کرد وضعیت ماندالور، رهبر مردم ماندالوری را به ارمغان آورد. قرار نبود انتقال داده شود، اما در جنگ با کشتن یا خلع سلاح ماندالوریایی که آن را در اختیار دارد، ادعا شد.
مندلورین های جدید؛ شروع فصل جدیدی از مندوها
پس از شکست در جنگهای جدی و ماندالوریان، قبیلههای ماندالوریان به مبارزه با یکدیگر ادامه دادند، تا جایی که هیچکس دیگر واقعاً نمیدانست که واقعاً چرا میجنگند. Darksaber نیز گم شد و به تدریج فراموش شد و خود به یک افسانه تبدیل شد. برای بیش از هزار سال، روحیه در میان ماندالوریایی ها ضعیف بود، اما آنها همچنان با یکدیگر به مشاجره ادامه دادند.
مندلورین های جدید؛ بخش دوم
چند سال قبل از حمله به نابو، همانطور که در تهدید شبح دیده می شود، یک دولت جدید در ماندالور به وجود آمد: ماندالوریان های جدید. آنها گروهی دموکراتیک بودند که به قدرت رسیدند و سعی کردند جهان و مردم خود را به دوران صلحآمیزتری ببرند، زیرا به این نتیجه رسیدند که جنگ و درگیری تلفات زیادی بر ماندالور وارد کرده است. تثبیت قدرت دشوار بود و آنچه در پی آن رخ داد جنگ داخلی ماندالوریان بود که بین آنها و قبیله های شورشی که در برابر سیاست های آنها مقاومت می کردند درگیر شد. در آن زمان، استاد جدی کوی گون جین (لیام نیسون) و پاداوان اوبی وان کنوبی (ایوان مک گرگور) به ماندالور اعزام شدند تا از دوشس ساتین کرایز (آنا گریوز)، رهبر جوان ماندالوریان های جدید محافظت کنند. کنوبی و کرایز حتی یک رابطه کوتاه با هم داشتند که اتفاقات زیادی را در آینده این سیاره رقم خواهد زد.
مندلورین های جدید؛ بخش سوم
ماندالوریان های جدید در جنگ داخلی پیروز شدند و قبیله های شورشی به قمر کنکوردیا تبعید شدند. یکی از آن قبیله ها دیده بان مرگ سرکش بود که توسط پر ویزلا (فاورو) با حمایت خواهر خود ساتین، بو-کاتان کرایز جوان (کیت ساکهوف) رهبری می شد. آنها طرفدار بازگرداندن شیوه جنگ و قدرت قدیمی ماندالوریان بودند و برای گسترش عقاید خود اقدامات تروریستی زیادی انجام دادند. آنها فقط چند سال بعد زمانی که جنگ های کلون ها به ماندالور رسیدند، می توانستند به قدرت دست یابند.
ممنون که تا انتهای بخش اول مقاله تاریخچه مندلورین ها همراه ما بودید. به زودی ادامه این مقاله در مجله چارخونه منتشر خواهد شد.